در انتخاب مهد کودک دقت کنیم
کودکان بین 2 تا 6 سال، در مقایسه با نوباوگان و کودکان نوپا، زمان بیشتری را دور از خانه و والدین سپری میکنند. طی 30 سال گذشته، تعداد کودکانی که به کودکستان یا مهدکودک میروند، افزایش یافته است. این روند عمدتا به علت افزایش چشمگیر مشارکت زنان در نیروی کار است. در حال حاضر، مادران 67 درصد از کودکان پیش دبستانی شاغل هستند و مادر چارهای جز سپردن کودک خود به مهد کودک ندارد. در واقع مهدهایی که با هدف آموزش و نگهداری کودکان پا گرفته است این روزها نقش به سزایی در تربیت کودک دارند و عنصر مهمی در مسیر تربیت کودک محسوب میشوند.
طبق تحقیقات انجام گرفته مشخص شده وظیفه یک مهدکودک خوب فقط این نیست که کودکان را در غیاب والدینشان ایمن نگه دارد و آنها را خوب تغذیه کند بلکه مهدکودک باید مانند یک کودکستان کارآمد، تجربیات آموزش با کیفیت عالی را برای کودکان فراهم کند.
بررسیها نشان میدهد که عوامل مهمی که در تعیین کیفیت یک مهد کودک موثر است به جنبههای مختلف آن باز میگردد. در این بررسیها مشخص شده کمیت گروه (تعداد کودک در یک مکان واحد)، نسبت مراقب به کودک، آمادگی تحصیلی مراقب، تعهد شخصی مراقب به یادگیری و مراقبت کردن از کودکان جزو ویژگیهای یک مهدکودک خوب و مناسب محسوب میشود.
ویژگی های مهد کودک اعم از صلاحیت اخلاقی و تحصیلی مربی، کمیت کودکان در مهد، تعداد مربیان، و انگیزه آنان برای ایجاد یادگیری در ارزیابی هوش و زبان و رشد اجتماعی کودکان موثر است.در صورتی که در مهد کودک این ویژگیها مطلوب باشند، کودکان در ارزیابیهای هوش، زبان و رشد اجتماعی بهتر عمل میکنند. البته تحقیقات نشان داده که محیطهای وسیع و مجهز و اقداماتی که نیازها و تمایلات کودکان پیشدبستانی را برآورده میسازد نیز به پیامدهای مثبت حضور کودک در مهدها کمک میکند .
ایمنی در مهدکودک
در مرحله اول با استفاده از وسایل ایمنی مانند کپسول آتش نشانی، وسایل بازی استاندارد و ایمن، فضاهای فعالیت مناسب برای کودکان و آموزش فرهنگ ترافیک، مهدها ایمن شوند و در کنار این مسایل به مربیان نحوه درست برخورد و تربیت کودک را آموزش داد.
بنابراین پدر و مادر های عزیز! لازم است تا در هنگام انتخاب محیط آموزشی برای کودکان حتی در حد نگهداری آنها دقت کافی را داشته باشید چرا که محیط همسالان فضایی جذاب و با نفوذ برای آموزش غیر مستقیم مفاهیم به کودکان و رشد اجتماعی آنهاست و عدم مناسب بودن این محیط ها به دلائلی مثل عدم صلاحیت اخلاقی و علمی مربی، عدم شاد بودن محیط ، و... می تواند تاثیراتی عمیق را در کودکان داشته باشد.
چه غذایی برای مغز خوب است؟
میدانیم که غذایی که میخوریم بر روی بدنمان تأثیر میگذارد. امّا تأثیر آن بر روی چگونگی کارکرد مغز، از آن هم بیشتر است. خلق و خو، انگیزه و عملکرد ذهنی به شدت تحت تأثیر رژیم غذایی قرار دارند.
مغز از نظر سازوکار (متابولیسم)، اندام بسیار فعالی است و بر اثر این فعالیت به مواد غذایی نیاز وافر دارد. در آزمایشگاههای پژوهشی مشخص شده است که غذای صحیح و مناسب، حاوی مواد شیمیایی طبیعی، میتواند توانائیهای ذهنی را افزایش دهد، به تمرکز بهتر کمک کند، مهارتهای حسی را تنظیم کند، انگیزه فرد را افزایش دهد، حافظه را بهبود بخشد، زمان واکنش فرد را سرعت بخشد، استرس را کاهش دهد و احتمالاً از پیرشدن مغز جلوگیری نماید.
چربیهای مناسب
شواهد نشان میدهد که رژیم غذایی شامل مقدار زیادی چربی و مقدار کمی سبزی و میوه، نه تنها برای قلب بد است بلکه با برخی سرطانها نیز ارتباط دارد. همچنین میتواند باعث افسردگی و پرخاشگری شود. چنین رژیم غذایی بیشتر در بین مردان شایع است.
سلامت مغز شما نه تنها به مقدار چربیای که میخورید بلکه به نوع آن نیز بستگی دارد. عملکرد ذهنی انسان به نوع خاصی از چربی نیاز دارد که بیشتر در ماهی یافت میشود و امگا -3 نام دارد. باید توجه داشت که حتی اگر رژیم غذایی از نظر سطح و مقدار چربی مناسب باشد امّا نوع اشتباهی از چربی را شامل گردد میتواند به تضعیف تدریجی هوش منجر شود. نکته ناراحت کننده این است که بعضی چربیها که برای قلب، سالم در نظر گرفته میشوند برای ذهن، مشکلزا میباشند.
اسیدهای چرب امگا-3 از اجزاء سازنده و فوقالعاده مهم غشاء بیرونی سلولهای مغز میباشند. کلیه پیامها در مغز باید از طریق این غشاء سلّولی عبور کنند. به علاوه، با تشکیل و به وجود آمدن ارتباطات جدید بین سلولهای عصبی که بر اثر آموزش و حافظه صورت میگیرد، غشاءهای جدید باید برای در بر گرفتن آنها شکل گیرد. تمام غشاءهای سلولی مغز به طور مداوم نیاز به اسیدهای چرب تازه برای بازسازی خود دارند. پژوهشهای بسیاری نشان داده است که امگا -3 برای عملکرد بهینه مغز از همه چیز مناسبتر است.
با این که بسیاری از مردم مقدار زیادی چربی اشباع شده مصرف میکنند امّا با وجود این به مقدار کافی امگا-3 به بدنشان نمیرسد. و روغنهایی که به طور گستردهای به عنوان روغنهای سالم برای قلب تبلیغ و در آشپزی استفاده میشوند، مثل روغن ذرت و روغن آفتابگردان، تقریباً فاقد امگا -3 هستند. در عوض، در آنها اسیدهای چرب امگا-6 به وفور وجود دارد. باید توجه داشت که بدن ما به توازن و تعادل مناسبی از اسیدهای چرب امگا -3 و امگا-6 نیاز دارد. بدین منظور، روغن گردو و روغن کانولا قویاً توصیه میشود.
با تأمین مواد غذایی مناسب برای ناقلهای عصبی مغز میتوان هوشیاری، حافظه و مقاومت در برابر استرس را افزایش داد. یکی از این مواد غذایی، نوعی ویتامین ب موجود در تخممرغ است. مطالعات نشان داده است که این نوع ویتامین ب باعث افزایش حافظه و تسریع زمان واکنش در حیوانات، به ویژه حیوانات پیر میگردد. در انسانها نیز باعث افزایش حافظه و کاهش خستگی میگردد.
ویتامینهای ب تأثیری قوی بر عملکرد ذهنی و خلق و خوی انسانها دارند ولی متأسفانه کمبود بسیاری از ویتامینهای ب در مردم به چشم میخورد.
پژوهشها روشهای دیگری را نیز برای بهبود عملکرد ذهنی مشخص نمودهاند:
شکر میتواند به تیزهوشی انسان کمک کند- هر چند هیچکس نمیتواند اندازه و زمان مصرف مناسب آن را برای خودش تعیین کند.
کربوهیدراتها، به ویژه هنگامی که همراه با پروتئین یا چربی مصرف نشوند، عملکرد ذهنی انسان را تقویت میکنند.
اثرات نوشتن خاطرات و سرودن شعر
نوشتن خاطرات و سرودن شعر به سلامت روان شما کمک خواهد کرد.
برای غلبه بر اضطراب دست به قلم شوید .
دانشمندان معتقدند، نوشتن خاطرات روزانه و سرودن شعر تاثیر مثبتی بر کنترل احساسات و غلبه بر ترس، غم و اضطراب دارد.
به گزارش ایزوستیا، پرفسور متیو لیبرمان از دانشگاه کالیفرنیا معتقد است، روی کاغذ آوردن خاطرات روزانه یا تجربیات شخصی فعالیت بخشی از مغز را که مسئول کنترل احساسات است بیشتر می کند.
دانشمندان آمریکایی با بررسی فعالیت مغز ۳۰ نفری که از آنها خواسته شده بود خاطرات غم انگیز خود را روی کاغذ بیاورند، متوجه شدند کیفیت نوشتن خاطرات یا اشعار سروده شده هیچ اهمیتی ندارد و آنچه مهم است تاثیر آنها بر آرام کردن انسان است.
به این ترتیب روند نوشتن با دست تاثیر درمانی بر انسان دارد.
محققان امیدوارند این کشف جالب به اصل و اساسی برای یافتن روش جدید درمانی کمک کند که با استفاده از آن بتوان افرادی را که از انواع ترس ها رنج می برند نجات داد، چون نوشتن درباره ترس ها تاثیر بسیار موثری در غلبه بر آنها دارد.
دانشمندان همچنین با اشاره به اینکه بسیاری از نویسندگان بزرگ انسان های بسیار حساسی بوده یا هستند که در اغلب موارد از ناراحتی های روحی رنج می برند این احتمال را مطرح کرده اند که حس ترس و اضطراب تمایل به نوشتن را در انسان افزایش می دهد.