کلسترول چیست؟ کلسترول خوب و بد کدامند؟
از کلسترول چه می دانید؟ سطح بالای کلسترول خون، یکی از عوامل اصلی بروز بیماری های قلبی و خصوصاً سکته است...
در مقابل، باید بدانیم که وجود این ماده در بدن بسیار حیاتی است. چنانچه می خواهید در خصوص کلسترول، انواع آن، و دلایل ایجاد کلسترول نوع بد در بدن بدانید، این مطلب برای شما است.
کلسترول چیست؟
کلسترول، ماده ای نرم و مومی شکل است که از چربی ساخته می شود. این ماده در جریان خون و تمامی سلول های بدن وجود دارد. کلسترول یکی از مهمترین مواد مورد نیاز بدن است؛ وجود میزان کافی از آن برای ساخت غشای سلولی، ساخت و ترمیم دیواره رگ های خونی، تولید برخی هورمون ها، تامین ویتامین D و … برای بدن ضروری است. مقداری از کلسترول مورد نیاز بدن از طریق مصرف برخی مواد غذایی و در کبد تولید می شود. تفاوت کلسترول با سایر چربی های موجود در خون این است که این ماده در خون حل نمی شود. این ماده توسط لیپوپروتئین ها بین سلول ها جابجا می گردد.
لیپوپروتئین های با چگالی کم که به LDL معروف هستند، از انواع بد کلسترول به شمار می روند. در مقابل، لیپوپروتئین های با چگالی بالا یا HDL به عنوان کلسترول خوب شناخته شده اند.
وضعیت کلسترول های LDL و HDL در خون
سطح کلسترول که ترکیبی از LDL ،HDL و تری گلیسرید است، از طریق آزمایش خون، قابل اندازه گیری است.
کلسترول بد یا LDL
چنانچه میزان کلسترول LDL در خون افزایش یابد، این کلسترول در دیواره رگ های خونی که وظیفه تغذیه قلب و مغز را دارند، رسوب کرده و منجر به تنگ شدن این عروق می شوند. این وضعیت می تواند انعطاف پذیری رگ ها را کم کرده و منجر به انسداد سرخرگ، تصلب شرایین، ایجاد لخته و در نهایت حمله قلبی و یا سکته شود.
کلسترول خوب یا HDL
در حدود یک چهارم تا یک سوم کلسترول خون از نوع HDL است. این نوع کلسترول بر خلاف نوع LDL مانع بروز حمله قلبی است. تا جایی که کاهش یافتن این کلسترول در خون (کمتر از ۴۰ میلی گرم در دسیلیتر) می تواند خطر حمله قلبی را افزایش دهد. این نوع کلسترول با پیشگیری از رسوب کلسترول LDL، از انسداد رگ ها و خطرات بعدی جلوگیری می کند.
تری گلیسرید و (Lp(a
تری گلیسرید، از چربی های داخلی بدن ساخته می شود. اضافه وزن، چاقی، عدم فعالیت بدنی، مصرف سیگار و الکل و نهایتاً رژیم غذایی نامناسب با کالری بالا، می تواند باعث افزایش تری گلیسرید در بدن شود. خون افراد با تری گلیسرید بالا، حاوی کلسترول زیادی است. خبر بد اینکه سطح کلسترول بد (LDL) در خون این افراد، بسیار بیشتر از میزان کلسترول مفید (HDL) می باشد. اغلب افرادی که دچار حملات قلبی و دیابت هستند، در واقع از تری گلیسرید بالا، رنج می برند.
وجود (Lp(a، نیز موجب ایجاد تغییرات ژنتیکی منفی و افزایش میزان کلسترول LDL در خون است. مقادیر زیاد (Lp(a می تواند یک فاکتور خطرناک در رسوب کلسترول در شریان های حیاتی باشد.
نوروز
نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
شناخته شد.
جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستاره شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است. نوروز در تقویم میلادی با21 22 مارس مطابقت دارد.
در کشورهایی مانندایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهایآسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود.
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. در برخی از متنهای کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شده است. پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.
برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کوروش کبیر به بابل بازمیگردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.
کوروش دوم بنیانگذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا مینمود. این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشده است. در زمان داریوش اول، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. البته در سنگنوشتههای بهجا مانده از دوران هخامنشیان، بهطور مستقیم اشارهای به برگزاری نوروز نشده است. اما بررسیها بر روی این سنگنوشتهها نشان میدهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشنهای نوروز آشنا بودهاند، و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن میگرفتهاند. شواهد نشان میدهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکهای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است.
در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازهای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار میشده است.
در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد. در این دوران، جشنهای متعددی در طول یک سال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته میشد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد.در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقهای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف) به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنان آنها گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.
شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سالهای کبیسه رعایت نمیشدهاست. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب میماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصلهای گوناگون سال جاری بوده است.
اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال 230 میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.
در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میکردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمیکردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز بهعنوان عیدی متداول شد.
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر میرسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند. با روی کار آمدن سلسلههای سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.
در دوران سلجوقیان، به دستور جلال الدین ملکشاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یکبار، تعداد روزهای سال را (بهجای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. طبق این قاعده، میبایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد
نوروز در دوران صفویان نیز برگزار میشد. در سال 1597 میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
خانهتکانی یکی از آیینهای نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز
را جشن میگیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در
آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز میشوند. این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار میشود.
رسم افروختن آتش، از زمانهای کهن در مناطق نوروز متداول شده است. در ایران، جمهوری آذربایجان و بخشهایی از افغانستان، این رسم بهصورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبه سوری نام دارد. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است.
همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بامها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است.
سفرههای نوروزی یکی از آیینهای مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن میگیرند. در بسیاری از نقاط ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن میشود. در این سفره هفت چیز قرار میگیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سرکه،سنجد، سمنو، سیب و... پهن کرد. سفره هفت سین در ایران آداب و رسوم خاصی دارد. روی سفره آینه می گذارن که نشانه روشنایی، شمع که نشانه نورو درخشش، یک کاسه آب که نشانه پاکی میباشد. برای زیبایی سفره از سنبل استفاده میکنندو این جزء سینهای هفت سین به حساب نمیآید. برای تزئین سفره از تخم مرغ رنگ شده استفاده میشود. بعد از ورودماهی قرمز از چین به ایران از این ماهیهای کوچک جهت زیبایی سفره هفت سین استفاده میشود همچنین بعد از ورود اسلام به ایران کتاب قرآن نیز بر روی سفره قرارداده میشود. تمامی هفت سینی که چیده میشود یک معنی خاص را نیز به همراه دارند. مثلا سیب نماد زیبایی وتن درستی است؛ سنجد به روایتی نماد عشق و محبت است؛ سبزه سرسبزی زندگی؛ سمنو برکت؛ سکه رزق و روزی؛ و سیر سمبل شفاو سلامتی است.
علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است.
یکی از متداولترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته میشود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه میشود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند، این غذا طبخ میشود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیینهای خاصی همراه است. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان سمنو را بهصورت دستهجمعی و گاه در طول شب میپزند و درهنگام پختن آن سرودهای مخصوصی میخوانند. بهطور مثال در افغانستان در یکی از مشهورترین ترانهها، این بیت مکررا خوانده میشود.
پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. بهطور مثال در بخشهایی از ایران، سبزی پلو با ماهی در شب عید، در افغانستان سبزی چلو با ماهی, در ترکمنستان؛ نوروزبامه، در قزاقستان؛ اویقی آشار، در بخارا ؛ انواع سمبوسه پخته میشود. بهطور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقهای که نوروز جشن گرفته میشود مرسوم است و هر منطقهای غذاها و شیرینیهای مخصوص به خود را دارد.
دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنتهای نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن میگیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.
برگزاری مسابقات ورزشی عمومی در معابر شهری و روستایی، یکی دیگر از آیینهایی است که در برخی از کشورها به مناسبت نوروز برگزار میشود. در ترکمنستان، مردان و زنان ترکمن، بازیها و سرگرمیهای ویژهای از جمله سوار کاری، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی و شطرنج برگزار میکنند. برپایی جنگ خروس و شاخزنی قوچها از دیگر مراسمی است که در ترکمنستان برگزار میشود.
در استانهای شمالی افغانستان نیز مسابقات بزکشی به مناسبتهای مختلف از جمله نوروز برگزار میشود.
های طبیعی مانند پارکها، باغها، جنگلها و ماطق خارج از شهر میروند. این مراسم سیزده بدر نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است. مراسم سیزدهبهدر در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر هرات نیز برگزار میشود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملاً کسب و کار خود را تعطیل میکنند. مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری میکنند.
علاوه بر این، ساکنان کابل در افغانستان، در طول دو هفته اول سال برای گردش به همراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان میروید، میروند.
یکی دیگر از آیینهای نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گلگردانی و بلبلخوانی است. گل گردانها از دره و تپه و دامنهٔ کوهها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا رسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده میدهند.
نوروز خوانی یا بهار خوانی یا نوروزی، گونهای از آواز خوانی است که در گذشته در ایران رواج داشتهاست. در حال حاضر خاستگاه این گونه آواز خوانی بیشتر در استانهای مازندران و گیلان است. در نوروز خوانی افرادی که به آنها نوروز خوان گفته میشود پیش از آغاز فصل بهار به صورت دورهگردی به شهرها و روستاهای مختلف میروند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم مذهبی به صورت بداهه یا از روی حافظه میخوانند. این اشعار اکثرأ به زبانهای طبری و گیلکی میباشد. این اشعار بیشتر بصورت ترجیع بند بوده و توسط یک یا چند شخص همزمان خوانده میشود.
پایه ریزی اعتقادات
تربیت یک کودک با اعتقاد به ارزشها بسیار متفاوت با آموختن نظم و ترتیب و ادب است و از تصحیح رفتارهای بد و تشویق به اعمال مثبت نیز فراتر است.فرد باید قلبا به مواردی متقاعد شود تا تمایلات درونی به آن پیدا کند. به بیان دیگر عادت به انجام کارهای صحیح پیدا کند، چه کسی او را در حال انجام آنها ببیند و چه نبیند بتدریج این فرد به انسانی تبدیل خواهد شد که با اختیار خود راستگویی را انتخاب میکند حتی اگر به ضررش باشد یا به خاطر آن تنبیه شود. انسانی که علاوه بر نیازهای خود به احتیاجات دیگران نیز توجه دارد، به این ترتیب یاد میگیرد که در کنار دیگران زندگی کند و زندگی اجتماعی را بخوبی پیش ببرد.شما در این راه میتوانید با ارتباط دادن ارزشها با مفاهیم معنوی این اراده را در وی تقویت کنید. اما اگر مفاهیمی که مطرح میکنید در رفتار و اعمال روزمره قابل لمس نباشد تبدیل به پند و موعظه شده و تاثیری نخواهد داشت.
کودک را هدایت کنیم
شما میتوانید مواردی را برای نشان دادن مسیر صحیح و حرکت در راه اخلاقیات به فرزندتان بیاموزید، چرا که شیوه رفتار و گفتار شما به عنوان والدین در شیوه زندگی فرزندتان اهمیت بسزایی دارد. پس در رفتار و منش خود موارد زیر را به یاد داشته باشید.
کودک را تحت هر شرایطی دوست بدارید
کودک نیاز دارد که بداند آنقدر خوب و با ارزش هست که شما او را دوست بدارید حتی اگر آبمیوه را روی زمین ریخته یا نتوانسته توپش را بخوبی شوت کند یا اگر گاهی بد اخلاقی کرده، ابراز علاقه شما برای وی حیاتی است.
به کودک بیاموزید که برای خود ارزش قائل باشد
نخستین گام برای احترام به دیگران ارزش قائل بودن برای خود است. وقتی او میپذیرد که مهم است درک میکند که اعمال و رفتارش بر دیگران تاثیر دارد. در غیر این صورت او میپندارد وقتی خودش با ارزش نیست پس رفتار خوب یا بدش نیز تاثیری ندارد و مهم نیست. به این ترتیب مسوولیت رفتارش را نیز نمیپذیرد.
به او نقش مهمی در خانواده بدهید
کودک را درگیر امور منزل کنید. او میتواند در کارهای جزئی شما را کمک کند. به این ترتیب او یاد میگیرد که برای جریان زندگی نیاز به همکاری و تعامل با دیگران دارد و برای حرکت این چرخ او نیز به نوبه خود باید مسوولیت خود را بخوبی انجام دهد. حتی کودکان نوپا نیز میتوانند در قرار دادن اشیای روی میز کمک کنند. بتدریج با بزرگ شدنشان، مسوولیتهای مهمتری میپذیرند و مهارتهای خود را افزایش میدهند.
غلبه بر استرس
از نخستین روز تولد کودک گرفته تا انتهای زندگی، افراد با استرسهای گوناگون روبهرو میشوند. پس آنها را در مواجهه با استرسها همراهی کنید وبه او بیاموزید که استرس بخشی از زندگی است و فقط برخورد و غلبه بر آن مهم است و نیازبه هنر دارد.
راهی برای شرکت در اجتماع برای کودک پیدا کنید
برای مثال کودک را تشویق کنید تا اسباب بازیهایش را به دوستانش بدهدیا غذای خود را با دیگران تقسیم کند. با وسایل نقلیه عمومی او را بیرون ببرید. یا راههای دیگری که او در کنار دیگران قرار میگیرد را امتحان کنید. حتی میتوانید او را به زمینهای بازی برده تا خودش در صف وسایل بازی بایستد و به نوبت سوار شود.
اجازه ندهید مرتب از زیر بار مسوولیت شانه خالی کند
برای مثال وقتی زمان خواب معینی برایش تعیین میکنید، اجازه ندهید به بهانه تماشای تلویزیون دیرتر بخوابد و این کار را چند بار در هفته تکرار کند یا وقتی فردا در مدرسه مسابقه یا امتحان دارد دیرتر بخوابد، زیرا بازده روز بعد او تحلیل میرود.
همدردی را به او یاد داده و در وی تقویت کنید
می دانید که هر موردی با تشویق و تحسین تقویت میشود. پس وقتی کودک ناراحت یا عصبانی است با او همدردی کنید و به او بگویید که احساسش را درک میکنید. بگذارید حس کند که احساساتش برایتان اهمیت دارد و از ناراحتی او ناراحت و از شادی او خوشحال میشوید. در این صورت او احساس بهتری پیدا کرده و میآموزد که خودش هم میتواند با همدردی با دیگران احساس بهتری به آنها بدهد و چنانچه این کار را کرد او را تشویق کنید تا تاثیر رفتارش را ببیند.
محدودیتهایی نیز قائل شوید
در مورد کودک رفتارهای اشتباه در برخی شرایط امری عادی است. اما با قرار دادن برخی محدودیتها یاد میگیرند که رفتار خود را کنترل کنند. البته نیاز به تنبیه شدید نیست اما باید قوانین روشنی وضع کرد که عمل نکردن به آن عواقبی را درپی داشته باشد. برای مثال محرومیت از تماشای تلویزیون یا نرفتن به پارک و زمین بازی میتواند عواقب این قانون شکنی محسوب شود.
درباره مسائل مهم با کودک صحبت کنید
برخی والدین تصور میکنند که باید فقط در خصوص اسباب بازی یا اینکه در پارک به کودک خوش گذشت یا نه؛ با او صحبت کنند در صورتی که میتوانید بتدریج با کودک درباره مسائل مهمتری نظیر اینکه چرا کار میکنید یا اینکه چرا مراقبت از اعضای خانواده برایتان اهمیت دارد یا چرا در برخی موارد به دلایل اخلاقی و انسانی برخی تصمیمات را میگیرید، با کودک صحبت کنید. مطمئن باشید کودک کمکم آنها را میفهمد و درباره آنها فکر میکند. شما میتوانید در مورد چنین مسائلی با زبان ساده برای فرزندتان صحبت کنید و به سولات او پاسخ
دهید.
در دوران نوزادی شما به عنوان والدین تنها کسی هستید که در کنار کودک هستید. او از هر رفتارشما چیزی میآموزد. از نوازش محبت میآموزد و از توجه شما درک کردن و تعامل با جهان پیرامون را یاد میگیرد.وقتی به یک سالگی میرسد یاد میگیرد که شما و اطرافیان احساس و نیازهایی نیز دارید. او حالا آماده است که بیاموزد، نیازهای او با شما فرق دارد و این همان الفبای اخلاقیات است.